** و إذا الموؤدة سئلت**

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها عجیب هوای دلم بارانی است.

محبوب من

همین که گفتم آمدم

هجوم رهزنها 

و زخمها

عجب دلی به من دادی.

چه بندگانی داری خدای من

حتی نمی دانند از خود چه می خواهند.

در این جاده با سرعت تمام می رانند.

بدانگونه که وقتی بناگاه حیوانی 

غافل یا جاهل

بی گدار به جاده می زند

چنان سرعتی دارند که این حیوان بیگناه 

قربانی عطش و شهوت سرعت و غفلت آنها می شود و به یکباره نقش بر زمین می شود و صدای ناله اش به آسمان بلند می شود.

و این انسان

چه می کند؟

إن الإنسان لظلوم کَفّار

بر شدت سرعت خویش اضافه می کند و 

ترجیح می دهد محل حادثه را ترک کند.

حالا

هرچه شد شد.

این حیوان

به درک که می میرد.

می خواست بیگدار به جاده نزند.

بیچاره حیوان

چه می دانست که این بشر دوپا

این اشرف مخلوقات

چه افکاری

چه بینشی

و چه رفتار ددمنشانه ای دارد

و گاه چنان بی عاطفه می شود 

که صد رحمت به یک سگ باوفا.

و وقتی به این انسان می گویند

چرا رفتی؟

چرا نایستادی نتیجه ی عمل خویش را ببینی؟

نتیجه ی غرور و بلندپروازی خویش را نظاره گر باشی.

ترحم در تو نیست؟؟

و او قبیحانه می گوید:

این سگ

نجس العین است و من طاهر.

روا نیست به او دست بزنم.

روا نیست به تیمار او بپردازم.

چرا که می ترسم نجاستش بر من سرایت کند!!!

آه

خدایا

تو با این بندگانت چه خواهی کرد؟؟؟

هنوز صدای ناله های آن حیوان بیگناه 

چنان بلند است که در تمام فضای اطراف طنین انداز شده

گاه چنان مظلومانه می خروشد

که گوش فلک به لرزه می افتد.

« و إذا الوحوش حشرت»

« و إذا الموؤدة سئلت

بأیّ ذنبٍ قتلت»

** سایه**

مطلب زیبای ** ارتباط دنیا و خواب **...
ما را در سایت مطلب زیبای ** ارتباط دنیا و خواب ** دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2maalemoddinc بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1396 ساعت: 16:05